سوسو بزن آیینه مجنون تو خواهد شد
خورشید پنهان کشته خون تو خواهد شد
دریا که از ساحل به ساحل می رود آبی
شرمنده یک جرعه جیحون تو خواهد شد
در باغ اگر باران چشمانت فرو ریزد
گل پیرهن واکرده گلگون تو خواهد شد
میبینم ای شرقی ترین لبخند بغض آلود
شب را که حیران از شبیخون تو خواهد بود
چین نگاهت روم افکار مرا داغ است
ایران قلبم بسکه هامون تو خواهد بود
می سازد از دستان آتش جای پایت را
خاکستر خاکی که در خون تو خواهد شد
... و تقدیم تو باد
زیبا بود
موفق
باشید
به انسان حس غرور دست میده
خیلی قشنگ بود
اقای مهراب کمالی خیلی دوست دارم شعر هاتون خیلی قشنگه
سلام پسرگلم
مرسی عزیزم
منم دوستت دارم عزیزم